بسیاری از پدیده های مرموز و عجیب در یک جنگل رخ می دهد. مردم، از جمله تاناکا جونیچی، شاهد "آن" غیرقابل شناسایی هستند و ترس ناشناخته ای را تجربه می کنند و ...

تورو کامیا به دلیل همکلاسی های قلدرش، به همکلاسی خود مائوری هینو اعترافی نادرست می کند. وقتی به او می گوید که او را دوست دارد، اما او قوانینی را برای او وضع می کند، اگر قرار باشد قرار بگذارند. یکی از قوانین او این است که آنها نباید عاشق یکدیگر شوند و ....

هاروتو عکاس ماهری است که عاشق آرایشگر خود میزاکی می شود. همه چیز برای این زوج جوان به خوبی پیش می رود تا اینکه سرنوشت خوشبختی آنها را به بازی می گیرد و ...

میو و شین دو دوست قدیمی هستند که در توکیو زندگی می کنند. یک روز میو و شین با یکدیگر دعوایشان می شود، زمانی که میو می خواهد برای عذرخواهی نزد شین برود تصادف می کند و ...

فیلم داستان دو دانش آموز که در دوران دبیرستان با هم آشنا و عاشق یکدیگر می شوند. اما به علت مهاجرت، این دو عاشق در مکان های مختلف زندگی می کنند تا اینکه ...

اوکادا تاکویا دانش آموز دبیرستانی است. او به ملاقات همکلاسی خود واتاراسه مامیزو در بیمارستان می رود. واتاراسه یک بیماری مرموز دارد. افرادی که به این بیماری مبتلا هستند در زیر نور ماه درخشش ضعیفی از خود نشان می دهند و با نزدیک شدن به مرگ، این درخشش روشن تر می شود. او اجازه خروج از بیمارستان را ندارد و به اندازه کافی نیز عمر نخواهد کرد. اوکادا تصمیم می گیرد آرزوهایش را برآورده کند. اما پایان عمر واتاراسه در حال نزدیک شدن است و ...

فیلم داستان "میو" دختری جوان که در کودکی والدین خود را در سیل بزرگی از دست داده است. او که استعداد خود را در آشپزی یافته، سرانجام یک آشپز موفق می شود و ....

فیلم داستان "میو" دختری 20 ساله که پدر و مادرش را خیلی زود از دست داده و به همراه مادربزرگش یک مسافرخانه سنتی ژاپنی را در ناگانو اداره می کند، ولی مادربزرگش بیمار می شود و در بیمارستان بستری می شود و ....

داستان فیلم در اوایل دهه 2000 در ژاپن درباره "کوسکه" یک دانش آموز دبیرستانی است که هنوز هم رفتاری کودکانه دارد. او می خواهد با همکلاسی خود رابطه ای دوستانه برقرار کند اما ....

نه هیسانو و نه کایده دانشجوی های دائمی دانشگاه نیستند. اولی شریک خوبی نیست در حالی که دومی فردی ایده آل گراست و آرزوی صلح جهانی و پایان دادن به رنج های دنیا را دارد. با ملاقات شان تصمیم می گیرند کاری در حول آرزوهای خود انجام دهند ، آنها بنیانگذار یک باشگاه می شوند که ...

دختر ۱۷ ساله دبیرستانی که یک ورزشکار دونده موفق بوده اما بر اثر یک آسیب جدی به پایش دیگر قادر به شرکت در مسابقات دو مدرسه اش نیست تا اینکه در یک روز بارانی به یک رستوران خانوادگی میرود، صدای دلگرم کننده مدیر رستوران به او احساسی‌ خاص میدهد تا آنجا که تصمیم می‌گیرد در رستوران به کار نیمه وقت مشغول شود اما به صاحب کارش ماسامی کاندو که مردی ۴۵ ساله که پدر مجردی هم هست دل میبازد ...

داستان روی رابطه بین "هیناکو" که پس از ورود به دانشگاه به شهری ساحلی نقل مکان کرده و "میناتو" آتش نشان جوانی است که حس عدالت جویی قدرتمندی دارد. هیناکو عاشق موج سواری بوده و در دریا بی پرواست ولی کماکان درباره آینده اش نامطمئن است. پس از یک واقعه آتش سوزی در شهر هیناکو و میناتو با هم روبرو می شوند. همچنان که زمان بیشتری را به موج سواری با هم می گذرانند، هیناکو مجذوب میناتو می شود، کسی که تصمیم گرفته زندگی اش را وقف دیگران کند و ...

" چیاوا " دختری معروف در توکیو است ، در یکی از روز ها جسد تکه تکه شده اش در بندر توکیو پیدا میشود ، دوستان چیاوا در مراسم اش دور هم جمع می شوند ، آنها تازه متوجه میشوند که چیز زیادی از او مثل نام واقعی اش یا گذشته اش نمی دانند و ...

یک گروه از دوستان روزهای دبیرستان بار دیگر مجدد دور هم جمع میشوند تا به داد دوستشان که به سرطان مبتلا شده برسند...